کارگران کلمبیایی قسمت پنجم



...در یک لحظه  همه جا به هم ریخت ، گرد و خاکی غلیظ همه جا را پر گرفت ، برگ های درختان به زمین ریختند و شیشه های ساختمان پارلمان و ساختمان های اطراف شکستند
خون قربانیان انفجار با خاک و برگ ها و تکه شیشه های شکسته به هم آغشته شد و جسد های تکه تکه شده معترضان و پلیس ها به اطراف پرتاب شد
کارلس و آرماندو خوشبختانه جان سالم به در برده بودند فقط آرماندو کمی از دست راستش زخمی شده  بود ، هر دو روی زمین بودند ، کارلس از زمین بلند شد و پارچه ای را روی زخم آرماندو گذاشت ، از دور صدای آمبولانسی شنیده شد ، آمبولانس ها یکی پس از دیگری می رسیدند و زخمی ها را می بردند ، آرماندو را سرپا مداوا کردند و او با کارلس راهی خانه خود شد .
روز بعد کارلس در دکه کنار خیابانی بر روی روزنامه خواند : (( هدف اصلی جنبش تروریست مشخص شد))
روزنامه ای دیگر نوشته بود (( تروریست های آنارشیست در میدان پارلمان بمب گذاری کردند))
آن یکی هم که  قبلا کمی طرفدار جنبش بود در دکه نبود ، آن را دولت جمع آوری کرده بود!
روز بعد دولت در میدان پارلمان خود تجمعی برپا کرده بود که همه در آن شعار (( مرگ بر آنارشیست)) و ((مرگ بر کمونیست)) سر می دادند
این واژه ها (کمونیست و آنارشیست) برای کارلس و آرماندو همچنین تقریبا برای همه مردم جدید بودند ، این واژه ها از واردات دولت بود!
در واقع عامل اصلی بمب گذاری مشخص بود و حتی خود مردم عادی نیز می دانستند ولی کسی جسارت به زبان آوردن حقیقت را نداشت

دولت هدفی از این کار نداشت جز سرکوب کلی مخالفان و جنبش کارگری ولی این کار زمینه ای را فراهم کرده بود که سالهای زیادی پشیمانی همراه خود می آورد ، پشیمانی برای دولت و دردسر و بدبختی طولانی برای مردم ... ولی کسی هنوز به این مسئله آگاه نبود
در جلسه بعدی جنبش ، پس از دعواها و چندین بار حمله اعضا به یک دیگر به قصد درگیری های فیزیکی، در نهایت تصمیم گرفته شد از این به بعد جنبش باید با دولت مبارزه مسلحانه کند ...


#ادامه_دارد
#یاشار_کرمی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کینه پناهی قسمت ششم

کینه پناهی فصل اول قسمت یازدهم